Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-04@09:54:54 GMT

بازی بایدن روی مدار عصبی پوتین 

تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۹۰۵۸۱

بازی بایدن روی مدار عصبی پوتین 

دولتمردان اروپایی و امریکایی؛ خاصه «جوبایدن » در نزدیک به پانزده ماه از شروع جنگ اوکراین، مانند کسانی سخن گفته‌اند که خواهان بازگشت به دوران صلح اند،اما مانند کسانی عمل کرده‌اند که خواهان استمرار جنگ تا تعیین تکلیف نهایی برای روسیه و تقلیل آن از یک ابرقدرت تا یک قدرت منطقه‌ای هستند.
جوبایدن حالا بیش از گذشته رودربایستی‌ها را کنار گذاشته و برای شکست روسیه در انتخاب استراتژی گسترش مرزهای امنیتی‌اش در غرب این کشور، عزم خود را به کار انداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این درحالی است که ملاحظات امنیتی روس‌ها را که همواره بزرگترین دغدغه امنیتی آنان طی قرون بوده، با وارد کردن همسایگان روسیه به ناتو نادیده می‌گیرد. پیش از این‌ها یعنی حتی در دورانی که «برنارد باروخ» رئیس کمیسیون امنیتی ایالات متحده اصطلاح «جنگ سرد» را در سال ۱۹۴۵ خلق کرد، روزنامه «تایمز» در دفاع از روسیه برای مراقبت از مرزهای غربی خود نوشت: « آنچه روسیه از ما می‌خواهد، تضمین امنیتی مرزهای غربی آن است. انگلستان همواره به طور سنتی با مداخله دولت‌های بزرگ در امور داخلی هلند یا در منطقه کانال سوئز مخالفت کرده است. امریکا نیز همین سیاست را در امریکای مرکزی اعمال کرده است. دو دولت بزرگ غربی این مناطق را برای امنیت کشورهایشان حیاتی تشخیص داده‌اند؛ از این رو نادرست خواهد بود اگر از روسیه بخواهیم از حق تأمین امنیت کاملا مشابه خود صرف‌نظر کند. همچنین ابلهانه و حتی ریاکارانه خواهد بود اگر در اجرای این حق نشانه‌ای از تجاوز بیابیم.»
جالب تر این‌که «کورد هال» وزیر امور خارجه سابق امریکا در کتاب خاطراتش به توافق لندن و مسکو در سال ۱۹۴۴ یعنی پیش از پایان جنگ جهانی دوم در باره توافق بر سر به رسمیت شناختن حوزه‌ های نفوذ شرق و غرب اشاره و موضع انتقادی «فرانکلین روزولت» رئیس جمهوری ایالات متحده را در آن هنگام به باد نقد می‌گیرد و می‌نویسد: « مگر روزولت در سال ۱۹۴۳ در جلسه فوق‌العاده کنگره امریکا نگفته بود؛ از این پس دیگر مساله منطقه نفوذ، تشکیل اتحادیه، دسته بندی، موازنه قدرت و هر ترتیب دیگری از قبیل آنچه در گذشته کشورهای گوناگون تلاش می‌کردند با توسل به آن استقلال خود را حفظ کنند، وجود نخواهد داشت؟ »
اگرچه توافق‌های قدرت‌های بزرگ در آن هنگام به سرعت به جنگ سرد انجامید اما یک اصل اخلاقی - سیاسی میان دو سوی «پرده آهنین» رعایت می‌شد؛ احترام به حوزه نفوذ یکدیگر. این اصل حتی در توافق هلسینکی ( سال ۱۹۷۵) به رسمیت شناخته شد. پایان جنگ سرد و توافق رهبران ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز با این تعهد اخلاقی از سوی «جیمز بیکر» وزیر امور خارجه دولت «جورج واکر بوش» به «میخاییل گورباچف» رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی و «شوارد نادزه» وزیر امور خارجه این کشور همراه بود که غرب و ناتو، حرمت امنیت مرزهای غربی روسیه را نگه داشته و از گسترش ناتو به سمت شرق اروپا پرهیز خواهند کرد. اما تجربه نشان داد که نه غرب به تعهدات اخلاقی خود پای‌بند است و نه روسیه تحت رهبری «ولادیمیر پوتین» از سیاست‌های تزاری خود عقب نشسته است. به قول «پل والری» شاعر فرانسوی « تنها قراردادهایی ارزش دارند که بین نیات واقعی منعقد شده باشند.»
روس‌ها از دوران تزارها سیاست خود را براین سیاست بوده‌اند که نظرات خود را به دولت‌های ضعیف تحمیل کنند. با این حال آنها آموخته اند که در برابر مقاومت جدی عقب نشینی کرده و منتظر فرصت مناسب برای حمله بعدی بمانند. این نکته همانی است که بایدن می‌خواهد به روسیه بقبولاند که حالا و برخلاف جنگ ۲۰۱۴ علیه اوکراین که به اشغال شبه جزیره کریمه انجامید، اوضاع تفاوت کرده و اوکراین ضعف گذشته را ندارد. علاوه براین روسیه باید به اندازه‌ای تضعیف شود که فرصت حمله بعدی را در آینده نداشته باشد. به قول «نیکولو ماکیاول» در کتاب شهریار خود؛ مقایسه میان یک فرد مسلح با کسی که اسلحه ندارد، به هیچ وجه مقدور نیست.
«جوبایدن» کسی که معمولا زبان نرم دارد اما همیشه یک شمشیر را برای ترساندن حریفان بالای سر نگه داشته است، با دستی پر در اجلاس سران ناتو در لیتوانی حضور می‌یابد تا از یک‌سو متحدان غربی خود را وادار به اجرای تعهدات مالی خود به حفظ و گسترش ناتو کند. از سوی دیگر این واقعیت را به رخ پوتین بکشد که دوران گذشته، گذشته است؛ نه اوکراین دولت ضعیف و قابل شکستن است و نه کشورهایی مانند فنلاند همچنان از سیاست فنلاندیزه بودن پیروی می‌کنند.
رفتار تحریک آمیز بایدن همراه است با تحویل هزاران بمب خوشه‌ای که حتی مخالفت برخی اعضای ناتو را نیز با این اقدام برانگیخته است. در واقع جو بایدن با تصمیم اخیر خود ناقض«پیمان منع استفاده از تسلیحات خوشه‌ای» است که ۱۲۳ کشور جهان پای آن را امضاء کرده‌اند. طنز ماجرا آنجاست که برخلاف اقدام‌های عملی بایدن در عضوگیری ناتو از همسایگان روسیه، با کلام از عضویت اوکراین تا زمان ادامه جنک کنونی مخالف می‌کند ولی «ولادیمیر زلنسکی» رئیس جمهوری لهستان، میهمان ویژه اجلاس سران ناتو در لیتوانی است؛ آنهم خوشنود از دریافت بمب‌های خوشه‌ای و بازگشت فرماندهان راستگرای «هنگ آزوف» به اوکراین که با نقض تعهد «رجب طیب اردوغان» به پوتین از زندان ترکیه رها شده‌اند. دو نمایش قدرت دیگر هم در اجلاس لیتوانی برای رنجاندن و تحریک مدار عصبی پوتین تدارک دیده شده است؛ یکی حضور نخستین بار فنلاند به عنوان عضو جدید ناتو در این اجلاس پس از عضویت در ناتو. دوم؛ توافق اقتصادی اخیر پکن – واشنگتن که به مثابه پاشیدن آب سرد بر خاکستر رو به شعله ور شدن مناقشات چین و ایالات متحده به حساب آمده و پوتین را در تنگنای بیشتری قرار می‌دهد.
آیا نمایش رفتارهای متعارض و ریاکارانه غرب و به ویژه واشنگتن در برابر روسیه به نقطه بی‌بازگشت و خالص شدن این رفتار نزدیک شده است؟ روسیه تحت رهبری پوتین برای برهم زدن ساختار این نمایش چه در آستین دارند؟ «ولادیمیر ایلیچ لنین» جمله نغزی دارد: « کسی که فقط پیشروی را یاد گرفته و عقب نشینی در شرایط سخت را بلد نباشد، در جنگ پیروز نخواهد شد.»

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1785055

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: حمله روسیه به اوکراین ولادیمیر پوتین ایالات متحده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۹۰۵۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!

به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقاله‌ای را باعنوان" رژیم‌ شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.

این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر می‌رسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیش‌بینی نمی‌کرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همین‌ترتیب، سیستم پوتین در حال‌حاضر قدرتمند و مقاوم به نظر می‌رسد و کمتر کسی می‌تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.

مشخص است که چرا این استدلال برای فارن‌افرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب می‌کند. مردم دوست دارند آنچه را که می‌خواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ‌ چشم‌اندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتمل‌ترین سناریویی که باعث می‌شود کی‌یف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.

قیاس‌های تاریخی می‌توانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهت‌های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت‌های ساختاری را نادیده می‌گیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص می‌کند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.

اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکال‌تری را اتخاذ کند که کل سیستم را بی‌ثبات می‌کرد.

در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیل‌گران موافقند که پایه‌های اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیان‌گذار خود هم جان سالم به‌در می‌برد.

مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که می‌تواند در آن پیروز شود.

مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض می‌گرفت. در مقابل با وجود تحریم‌های غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامه‌ریزی شده شوروی سفت و سخت و ویران‌کننده بود و دولت در گودالی از یارانه‌های دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایه‌داری پویا است که به‌خوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریم‌های غرب دارند.

نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی،‌ فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلام‌گرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق می‌کند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانه‌ای که از مسکو می‌رسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنی‌ها از جنگ‌های اول و دوم درس گرفته‌اند که استقلال‌طلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچ‌یک از جمهوری‌های دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقه‌ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.

حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلام‌گرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویس‌های اطلاعاتی این کشور بود. ایالات‌متحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حمله‌ای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن‌های کنسرت در مسکو مستقر می‌کردند. بااین‌حال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی‌شود. تروریست‌ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان می‌دهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حال‌حاضر از چالش‌های امنیتی که ایجاد می‌کنند بیشتر است.

شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارق‌العاده بود و جدی‌ترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب می‌آمد. ما هرگز نمی‌دانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ می‌داد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه می‌دانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.

اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی می‌ماند و نمی‌تواند به عنوان پایه‌ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.

برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع‌بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می‌کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفته‌اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد می‌کند.

*ترجمه: مهسا مژدهی

۳۱۱۳۱۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563

دیگر خبرها

  • واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
  • تماس تلفنی پوتین و امامعلی رحمان
  • ژنرال آمریکایی: پوتین با تجربه‌ترین دولتمرد جهان است
  • اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همه‌جانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
  • پایان پوتین؟!
  • کرملین: فشار آمریکا به متحدان روسیه بی‌نتیجه است
  • پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • اخراج عالیشاه درست بود/ بازیکنان قصد عصبی کردن داور را داشتند
  • تحلیلگر سابق سیا: غرب نفوذ پوتین را دست کم می‌گیرد